خیابان بوتیکهای خاموش
داستانهای فرانسه - قرن 20م.
مردی که در حادثهای حافظهاش را از دست داده و حالا پس از 17 سال، با اسم و مشخصات تازهای تبدیل به یک کارگاه زبردست در پاریس شده است، اکنون میخواهد به هویت اصلی خود پی ببرد. به همین منظور، سر به هر جایی که نشان از گذشتهاش دارد میزند تا بداند 17 سال پیش چه کسی بوده است؟ داستانی سرشار از هیجان... من هیچم، هیچ، جز صورتی رنگ پریده و سایهای تاریک که شب هنگام در تراس کافه به انتظار قطع باران نشسته. رگبار وقتی اوت از پیشم رفت، شروع شده بود.