کوری
داستانهای پرتغالی - قرن 20م.
داستان این کتاب، با کوری غیر منتظره و غیر قابل توجیه یک رانندهی اتومبیل پشت چراغ قرمز آغاز میشود. کوری سفید نه سیاه، که در عرض مدت کوتاه شهری بینام را غرق در سفیدی مطلق میکند. کورها قرنطینه میشوند، اما کوری به تدریج و مستمرانه به مانند طاعونی سراسر کشور را فرا میگیرد و دنیای مدرن امروزی را ناگهان به بربریت باز میگرداند و... و باور نکردنی، واقعی و ملموس میشود. به تصریح مترجم: "کوری به واقع استعارهای بر بدبختی فردی و فجایع اجتماعی و سیاسی و نحوهی واکنش انسان در برابر آنهاست و ساراماگو همانند کامو در طاعون، بیماری را به عنوان وسیلهای برای نمایش این بحرانها انتخاب میکند. در حقیقت وی با این کابوس هولناک، ارزشهای انسانی فراموش شده را به یاد انسانها میاندازد تا کودک درونشان را زنده نمایند... ساراماگو نویسندهای سطحینگر و بازاری نیست بلکه با جای دادن صحنههای فجیعی از خشونت، بیعدالتی و تجاوز در لایههای داستانش مفاهیم عمیقی از واقعیت را به تصویر میکشد".