پردیس
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان نویسندهای به نام خانم «اوریب» به سفارش شخصی به نام «سهیل» به منزل زن و شوهری به نامهای «نیاز» و «امیرحسین زندی» رفته تا داستان زندگی آنها را بنویسد. آنها در حال حاضر از بزرگترین تاجران فرش ایران هستند. داستان را نیاز، روایت میکند و از زمانی آغاز میشود که امیرحسین در 19 سالگی پس از فوت پدر و مادرش به تهران میآید. عمه ی امیرحسین تمام ثروت پدری او را تصاحب کرده و او هیچ برای ادامه زندگی ندارد. امیرحسین وارد بازار میشود و در حجره مردی به نام «حاج قاسم» شروع به کار میکند. چند روزی میگذرد؛ تا اینکه شانس به امیرحسین رو میکند و او در غیاب حاج قاسم معاملهای پرسود انجام میدهد و... .