خاله سوسکه با کی ازدواج کرد؟
از روزگاران قدیم، هر خالهسوسکهای که وقت ازدواجش میرسید، به همدان میرفت تا زن مشرمضان شود. اما وسط راه به آقاموشه میرسید و گول زبان چرب و نرم آقاموشه رامیخورد و با او ازدواج میکرد. این قصة تکراری ادامه داشت. خاله سوسکه آلبوم خانوادگیاش را ورق میزد و از این قصة تکراری افسوس میخورد. خاله سوسکه برعکس همة خالهسوسکهها تصمیم گرفته بود، این قصة تکراری را تغییر دهد و عکس عروسی او توی آلبوم خانوادگی با بقیه فرق داشته باشد. او میخواست با هرکسی غیر از آقاموشه ازدواج کند و مطمئن بود که میتواند یک همسر مناسب و خوب پیدا کند. خاله سوسکه برای پیدا کردن همسر مناسب راهی سفر شد و ماجراهایی برای او اتفاق افتاد که در این کتاب همراه با تصاویر برای دو گروه سنی «ب» و «ج» به تصویر کشیده شده است.