لوتا در خیابان پر دردسر
داستانهای اجتماعی - ادبیات نوجوانان
در این داستان اجتماعی که برای گروه سنی "ب" و "ج" نوشته شده آمده است: "بیچاره لوتا، روز بدی دارد. وقتی که بیدار شد، از عصبانیت دیوانه شده بود، برای این که در خواب دید، برادر و خواهر بزرگش، نسبت به او بدجنسی کردهاند. بعد هم مادرش انتظار داشت ژاکتی را که بدن او را خراش میداد و میخاراند، تنش کند. لوتا که خیلی عصبانی شده بود، تصمیم گرفت که فرار کند و جایی جدید برای زندگی پیدا کند".