بگذار عاشقت باشم
داستانهای فارسی - قرن 14
«لیا»، دختر جوانی است که دلباخته پسری بسیجی به نام «فخرالدین» میباشد. لیا از خانوادهای متمول و با اعتقادات خاص است برای همین وقتی از فخرالدین خواستگاری میکند با جواب منفی او مواجه میشود. لیا هر روز به دیدار فخرالدین میرود و سرانجام او را متقاعد میکند تا با یکدیگر ازدواج کنند. پس ازدواج فخرالدین به جبهه میرود. او که در سال شاید سه یا چهار بار بیشتر همسرش را نمیبیند نگران خستگی لیا از زندگی است و ...