فرهنگ و روابط بینالملل: روایتها، بومیان و توریستها
با این که فرهنگ و تاثیرات آن در زندگی بشر، موضوعاتی پیچیده و مورد اختلاف بودهاند، به ندرت میتوان کسی را یافت که تاثیر گستردة فرهنگ را بر زندگی انسان مورد انکار قرار دهد. از این رو موضوع فرهنگ، دلمشغولیهای چندی را در حوزههای مختلف ایجاد کرده که یکی از آنها حوزة روابط بینالملل است. نگارنده در کتاب حاضر بررسی تاریخی تحول معنای فرهنگ از دیدگاه رشتة روابط بینالملل را کانون بحث خود قرار داده است. وی دو تصور فرهنگی را از یکدیگر مجزا میکند؛ یکی تصور انسانگرایانه و دیگری تصور انسانشناسانه. در واقع کتاب، بررسی چگونگی تغییر و تحول از تصور انسانگرایانه به تصور انسانشناسانه است. فرض نگارنده این است که در طول قرن بیستم، تصور انسانگرایانه به تدریج جای خود را به تصور انسانشناسانه داده است و او سعی دارد با بررسی متون مختلف در دورههای متفاوت این امر را اثبات کند. هدف از این بررسی، دستیابی به معنای مختلف آشنایی با تصور نویسندگان از فرهنگ است.