میمون و لاک‌پشت

میمون و لاک‌پشت

افسانه‌های عامه / داستان‌های آموزنده

میمون پیری با نام «کاردانا» پادشاه سرزمین میمون‌ها بود، تاج و تختش را به زور از او گرفته بودند. او از شهر میمون‌ها رفت و با لاک‌پشتی آشنا شد. یک روز دوست همسر لاک‌پشت به او خبر داد که شوهرش با یک میمون آشنا شده است و دیگر به فکر او نیست و تنها چارة این کار نیز این است که وانمود کند بیمار است. خبر بیماری زن لاک‌پشت به گوش او رسید و او با سرعت نزد زنش رفت و دوست بدجنسی به دروغ گفت که جغد طبیب او را معاینه کرده و گفته است که اگر دل میمون نخورد، خواهد مرد. تنها میمونی که لاک‌پشت می‌شناخت دوستش کاردانا بود. او قصد خیانت در دوستی‌اش را نداشت اما چارة دیگری هم نبود. بنابراین با نیرنگ لاک‌پشت را بر روی لاکش گذاشته و هر دو از روی رودخانه به راه افتادند. میمون از نقشة شوم لاک‌پشت باخبر شد و او را فریب داد و باز هم به خشکی رسید، بالای درخت رفت و به لاک‌پشت گفت: دشمن دانا بهتر از دوست نادان است و از او خداحافظی کرد و رفت. این داستان اقتباسی است از یکی از حکایت‌های «کلیله و دمنه» (باب بوزینه و باخه) که برای کودکان بازنویسی شده است.

قیمت چاپ: 1,500 تومان
تصویرگر:

بهنام بابازاده

ناشر:

خانه هنر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1392

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642879465

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف