یک وقت می‌بینید: مجموعه‌ی داستان سه اپیزدیک

یک وقت می‌بینید: مجموعه‌ی داستان سه اپیزدیک

داستان‌های کوتاه فارسی - قرن 14

کتاب حاضر، حاوی سه داستان اپیزُدیک و با عنوان‌های: یک وقت می‌بینید، زن می‌توانست بگوید، و دو تا کفتر بق‌قو می‌کردند همین یه وخت دیدی اومد و بارون زد، زیر بارون و درست مثل مردة وامانده؛ سه صح بودکه سکته کرده؛ زیر تاک روی صندلی سکو، و زیر همان تاک است. در داستان اوّل می‌خوانید: مرد پشت پنجرة اداره‌ای که برای او غیر قابل تحمّل شده، ایستاده است. زمستان است و زمین یخ زده است، به ناگاه زنی از جلوی پنجره به پرونده‌ای در دست رد می‌شود، زن میانسان، دخترکی است که مرد، زمانی در قدیم عاشقش بوده. زن با پرتاب سیگار مرد، به پنجره نگاه می‌کند و متوجّه می‌شود که مرد، عاشق قدیمی اوست، امّا زن که دلگیر از زمانه است، حتّی از وجود عاشق قدیمی احساس تنفّر می‌کند. او در فکر گرفتن امضای پرونده برای وام است. در حالی‌که کسی که باید آن را امضاء کند، عاشق قدیمی‌اش است که همان روز، بدون دلیل خاصی از اداره اخراج می‌شود.

قیمت چاپ: 7,000 تومان
نویسنده:

محمدرضا کلهر

ناشر:

داستان

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1391

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

118

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786005614381

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف