روح روشنگری
روشنگری با آن که در دورههای گوناگون و در همۀ تمدنهای بزرگ جهان یافت میشود، اما باید اذعان کرد که این پدیده تنها در زمانی معین، یعنی سدۀ هجدهم، و در مکانی ویژه یعنی اروپا توانست خود را بقبولاند. با این همه باید گفت روشنگری پدیدهای است جهانی که نشانههای آن را میتوان در سدۀ سوم پیش از میلاد در هند در اندرزهایی به پادشاهان و همچنین در فرمانهایی که امپراتورهای هندی صادر میکردند بیابیم. نشانههای روشنگری همچنین نزد اندیشهورزان آزاد اسلام در سدههای هشتم تا دهم میلادی یا در زمان نوزایی آیین کنفوسیوس در دورۀ امپراتوری سونگ در سدۀ یازدهم و دوازدهم میلادی و یا در جنبشهای مخالفت با بردگی در آفریقای سیاه در سدۀ هفدهم و آغاز سدۀ هجدهم یافته میشوند. در شالودۀ روشنگری سه ایدۀ مهم وجود دارد: خودمختاری، غایت انسانی کنشهای ما، و یکسانانگاری. بر اساس این ایدهها دیگر نه هیچ اصل جزمیای مقدس است و نه هیچ نهادی. نتیجۀ غیرمستقیم اما قطعی این گزینش همانا محدودیتی است که بر سرشت هر قدرتی مینهد. برای این که بتوان در این راه گام نهاد باید از آزادی کامل آزمودن، پرستش، انتقاد کردن و شک ورزیدن برخوردار بود. همچنین پیروان این جنش معتقدند که شناخت، آزادیبخشی است. از این رو اینان میکوشند آموزش را در همۀ شکلهایش آسان گردانند و به همین دلیل به پخش دانش از راه نشر کتابهای تخصصی یا دانشنامههای عامهفهم یاری میرسانند. نیز از دیدگاه این جنبش، زنان از قانونی یکسان با مردان برخوردارند و بردگی لغو شده است و از این رو از دست رفتن آزادی یک انسان هرگز نمیتواند مشروع شمرده شود. نوشتار حاضر نگاهی است بر زمان و مکان حضور جنبش روشنگری، نیز پیشینۀ این جنبش و ویژگیهای اصلی آن.