سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، دربردارنده داستانی فارسی، با موضوع اجتماعی و عاشقانه است. در خلاصة داستان آمده: «عارف» پزشک متشخٌص و باوقاری است که سال‌ها در کنار همسر وفادار و مؤمنش «مریم» زندگی کرده و صاحب سه فرزند به نام‌های «نازنین»، «نغمه» و «مرتضی» است. در تصادفی، مریم جان می‌بازد. بعد از چند ماه، دختر یکی از آشنایان به نام «نگار» برای پرستاری از بچه‌ها استخدام می‌شود. نگار زنی 19 ساله و همسر مردی معتاد و بی‌مسئولیت است. بعد از شش سال، عارف، با مشاهده زندگی بی‌سامان نگار او را تشویق به طلاق کرده و موفق می‌شود. عارف و مرتضی در طول این سال‌ها، هر دو عاشق نگار بوده‌اند. عارف با آگاه شدن از علاقة مرتضی به نگار، خود را کنار کشیده و با زنی دیگر ازدواج می‌کند. مرتضی نیز باوجود سن کمتر از نگار، با جلب رضایت او، برای خوشبخت کردن او، تلاش خود را آغاز می‌کند.