یکی بود، یکی نبود (مجموعه نمایشنامه)

یکی بود، یکی نبود (مجموعه نمایشنامه)

نمایشنامه فارسی - قرن 14

نمایش‌نامة «یکی بود یکی نبود» روایت پهلوانی است که گم شده‌ای دارد و برای یافتن او باید از چهار کوه، هفت دره و چهل خطر بگذرد. او معتقد است که حتی اگر یک روز به آخر عمرش باقی مانده باشد، می‌تواند این گم‌شده را بیابد. در این جست‌وجو، پهلوان مطلع می‌شود که پریزاد به این دلیل که قبول نکرده تا ملکة شهر باشد، از سوی سلطان برای قربانی شدن به وسیلة جادوگر باید به قلة کوه کبود برود. پهلوان بر این اساس تصمیم می‌گیرد تا خود راهی قلعة کبود شده و با جادوگر بستیزد، اما در کمال تعجب می‌بیند که جادوگری وجود ندارد و یکی از غلامان سلطان است که در نقش جادوگر درآمده است. پهلوان پس از مبارزه با او، چهل قفل بستة قلعه را می‌گشاید و ملک‌جمشید را که سال‌هاست در قلعه زندانی بوده، آزاد می‌سازد. این مجموعه حاوی چهار نمایش‌نامه است که عناوین آنها عبارت‌اند از: یکی بود یکی نبود؛ بچه‌های باغ محله؛ آن‌جا آن سوی کلام؛ و وقت حکایت رحمان.

قیمت چاپ: 2,200 تومان
نویسنده:

مجید سرسنگی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa2.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

128

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643375461

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف