قصههایی از ازبکستان، گرجستان، روسیه، ویتنام، رومانی
در این مجموعه، دوازده قصه ازبکی، شش قصه گرجی، چهار قصه ویتنامی، دو قصه روسی و یک قصه رومانیایی برای نوجوانان به فارسی ترجمه شده است . قصههای ازبکی داستانهایی است از زندگی امیر علیشیر نوایی .در قصه نخست که عنوان ((نوایی چه کسی را دوست نمیداشت)) آمده است :سلطان حسین بایقرا در اثر سعایت وزرایش،امیر علیشیرنوایی را به زندان میفرستد، اما چون بی گناهی او بر سلطان آشکار میشود، دستور آزادیاش را صادر میکند .نوایی در اعتراض به عمل سلطان، از خروج از زندان امتناع میکند .سرانجام شخصی احمق و دروغگو را هم زندانی نوایی میکنند .وی با یاوه بافی چنان تنفری در نوایی ایجاد میکند که ناگزیر به ترک زندان میشود .