ستارگان سیاه: مجموعه داستانهای کوتاه
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مجموعهای است از سیویک داستان کوتاه از نویسنده معروف ایرانی. در داستان «ستارگان سیاه»، جوانی به نام «نصیرالدین» فرزند «علاءالدین»، پس از فروپاشی حکومت پدر راهی دیار هندوستان میشود و به کارشناسی روزگار میگذراند. این امیرزاده گمنام همواره دو ستاره سیاه را در آسمان مشاهده میکند و هیچگاه از رنج و بدبختی رهایی نمییابد. او در یک روز بهاری گوسفندان را به پای قصر زیبایی به چرا میبرد. قصر از آن خونخوارهای است که دوازده زن زیبا را ربوده و در آنجا گرفتار ساخته است .سرانجام یکی از زنهای قصر، راهی به بیرون پیدا میکند.