مساله علم در فلسفه صدرایی و مکتب معارف اهل بیت (ع)
فلسفه اسلامی / علوم - فلسفه / حکمت متعالیه / شناخت (علم) / اسلام و علوم
کتاب حاضر برگرفته شده از درسهای "آیتا... العظمی آقا میرزامحمد مهدی اصفهانی" است که ایشان با عنوان کلی "معارف القرآن" تدریس نمودند و پس از رحلتشان یکی از شاگردان ایشان اقدام به جمعآوری آن نمودند. ابتداییترین سوال در بحث علم "این است که: منظور از علم چیست؟ و لفظ علم بر چه پدیدهای اطلاق میشود و چگونه میتوان علم را از غیرعلم تشخیص دارد؟ فلاسفه معتقدند که علم از باب تعریف مانند وجود است و تعریف منطقی آن ممکن نیست، بلکه صرفا تعریفی لفظی برای آن صورت میگیرد. ملاصدرای شیرازی در تعریف علم میگوید: گویا علم از حقایقی است که وجودشان عین ماهیت آنهاست و چنین حقایقی را نمیتوان تعریف کرد". در بخش اول کتاب ابتدا علم در فلسفهی صدرایی تبیین گردیده و آنگاه ویژگیهای اولیهی علم در فلسفهی اسلامی برشمرده شده و نظریات استاد مطهری، شیخ اشراق، و علامه طباطبایی ذکر گردیده است. فصل دوم به توضیح علم بر اساس قول به وجود ذهنی اختصاص یافته و آرای صدرالمتالهین شیرازی، حاج ملاهادی سبزواری، و علامهی طباطبایی در اینباره نقل شده است. در فصل سوم تحت عنوان "کارآمد نبودن نظریهی وجود ذهنی برای تبیین علم" نظریات استاد مطهری به پیروی از نظر علامهی طباطبایی و نظر استاد مصباح یزدی بررسی گردیده است. در فصل چهارم با عنوان نارسایی تبیین علم به نظریات ملاصدرا و علامهی طباطبایی اشاره شده است. از فصل پنجم که عنوان "تلاش ناموفق برای حفظ نظریهی وجود ذهنی" را به خود اختصاص داده میتوان نتیجه گرفت که پذیرفتن وحدت ماهوی بین ذهن و خارج براساس اصالت وجود قابل توضیح نیست. در فصل ششم به تبیین علم بر پایهی علم حضوری پرداخته شده و راه نهایی مسالهی شناخت، توسل به وجدان انسان عالم دانسته شده است. در فصل هفتم تحت عنوان "توسل به بداهت، تنها مفر فلاسفه برای توضیح علم" به این نکته اشاره شده است که فلاسفهی اسلامی و حکمای شرق علم را امری بدیهی دانستهاند، اما فلاسفهی غرب از حل مشکل علم عاجز ماندهاند. در بخش دوم کتاب نیز ضمن تبیین علم در مکتب معارف اهل بیت (ع) این موضوعات مطرح گردیده است: "عالم شدن انسان به سبب نور علم"، "تباین ماهیت علم با نور علم" و "ارتباط نور علم با معلومات".