سبد سفارش شما خالی است!

"سرگل" دختری پاکیزه و مرتب بوده و همیشه به حرف‌های مادرش گوش می‌کرد. روزی مادر برای خرید به بیرون از خانه می‌رود و سرگل، دختر همسایه‌شان ـ گولاله ـ را به خانه می‌آورد و با او مشغول بازی می‌شود. سرگل برای دوستش می‌گوید که به زودی در خانۀ آن‌ها مراسم عروسی برپا می‌شود و تمام دوستان و همسایه‌ها به آن‌جا دعوت می‌گردند، در این جشن ساز و آواز راه می‌اندازند و پایکوبی می‌کنند. مادر در بازگشت متوجه می‌شود که آن دو بدون به هم ریختن وسایل اتاق، با یک‌دیگر بازی کرده‌اند، از رفتار آن دو خوشحال شده و برایشان آروزی سعادت و شادی می‌کند. داستان حاضر به زبان کردی و در قالب شعر کودکانه در کتاب حاضر بازگو شده است.