لای در انتظار
در این داستان مادر((لاله)) پس از مرگ همسرش با کار در مزرعه دیگران از پنج فرزند خود نگهداری میکند .((لاله))بزرگترین فرزند اوست که 9سال دارد .یک روز((حمیدخان)) که مردی است میان سال و ثروتمند از((لاله)) خواستگاری میکند . مادر که از تامین هزینه خانواده ناتوان است برای رهایی از وضعیت محنتبار خود با این ازدواج موافقت میکند .یک هفته بعد مراسم عروسی بر پا میشود، اما ....