سبد سفارش شما خالی است!

در این کتاب که منظور "ارائه مصور گنجینه‌های جاویدان ادبیات کهن ایران" به چاپ رسیده، حکایتی از مثنوی مولوی بازگو شده است. این حکایت درباره جمعی هندو است که به قصد دیدن فیل به خانه‌ای تاریک می‌روند و از آن جا که هیچ چیز نمی‌بیند و تنها از طریق لمس کردن وجود فیل را حس می‌کنند. هر یک برداشت شخصی خود را باز می‌گوید. یکی آن را ستون محکم می‌داند، دیگری بادبزنی بزرگ و آن یک فیل را ناودانی عظیم می‌پندارد. مولوی در پایان حکایت می‌گوید که اگر هر یک شمعی در دست می‌داشتند، در گفته‌هایشان اختلافی وجود نداشت. گفتنی است، شرح حال مولانا جلال الدین نیز مطلبی در باب کتاب مثنوی بیش از حکایت آورده شده، و در پایان کتاب، روایت عزالی و شرح حال وی، روایت سنایی و شرح حال او و شرح حال ابوحیان توحیدی به طبع رسیده است.