مرغها و سیلها
افسانههای عامه / داستانهای کودکان و نوجوانان
کتاب مصور حاضر، یکی از کتابهای مجموعه «شکرستان و یک داستان دیگر» و داستانی آموزنده است که با زبانی ساده و روان برای کودکان و نوجوانان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «بابای «صمد» توی شکرستان مرغ فروش بود و هر روز صبح تا شب در حجرهاش را باز میکرد و به مردم مرغ میفروخت. به خانه که میرسید شروع میکرد به نصیحت کردن «صمد». اما «صمد» با مرغ فروشی مخالف بود، میگفت که کار باید یکشبه آدم را میلیارد کند. هرچه پدرش اصرار میکرد که کار او را ادامه دهد، «صمد» مخالفت میکرد».