زنستان
داستانهای آمریکایی / داستانهای آمریکایی - قرن 20م. / داستانهای آمریکایی - قرن 19م.
«مایکل. ای اینکلسون» مردی ثروتمند و علاقهمند به اکتشاف و «جف مارگریو»، شاعر و گیاهشناس و «وندیک جنینگز» جامعهشناس سالیان سال علیرغم تفاوتهایشان با هم دوست بودند و علایق مشترک آنها علم و کشف پدیدههای ناشناخته بود. آنها به انجمن تحقیقاتی بزرگی ملحق شدند. این موسسة تحقیقاتی یک هیات علمی را برای سفری اکتشافی به قبایل بدوی تدارک دیده است. آنها به قبایل بدوی که کنار یک رود عظیم در قلب جنگلها بود، میروند. مردم قبایل بومی افسانههای دلهرهآوری از یک سرزمین غریب و ناشناخته از یک مملکت و یک ملت که همگی زن هستند با مراتع وسیع، باغهای گل و بیشهزارهای زیبا، دشتهای بیدر و پیکر و... تعریف میکنند. آنها میگویند ورود به آن سرزمین برای مردان خطرناک است. شنیدن این حرف و حدیثها حس کنجکاوی و در عین حال نوعی دلهره و احساس خطر مبهمی را در آن سه بیدار میکند و آنها تصمیم به اکتشاف سرزمین زنان میگیرند و در این اکتشاف درگیر پیشامدهای خطرناک و غیرقابل پیشبینی میشوند که در این کتاب به تصویر کشیده شده است.