فصل خاکستری
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «هفتههای اول دانشگاه بود. رز دیگر آن دختر شیطان و سرزنده نبود. چهره امیر لحظهای از جلوی چشمانش دور نمیشد. احساس میکرد که به هر طرف بر میگردد لبخند مرموز امیر دیده میشود. یاد پر پر شدن زندگی امیر و ماندن دست سوخته خودش که امان او را بریده بود.»