داستان زندگی حضرت محمد مصطفی (ص)
تولد محمد همزمان با اتفاقات عجیبی بود؛ ناگهان همة بتهای کعبه سرنگون شدند. ایوان کسری فرو ریخت، آتشکدة فارس خاموش شد و چهار کنگرة آن یک باره درهم شکست. محمد کودکی را نزد دایهاش، حلیمه گذراند. شش ساله بود که مادرش را از دست داد و عبدالمطلب پدربزرگش سرپرستی او را به عهده گرفت و بعد از درگذشت او، عمویش «ابوطالب»، سرپرست او شد. محمد (ص) همراه ابوطالب با کاروان تجاری قریش به شهر شام سفر کرد. در جوانی سرپرستی کاروان «خدیجه» به عهدة محمد گذاشته شد. خدیجه بانوی ثروتمند قریش وقتی امانتداری محمد امین را در تجارت دید، به او پیشنهاد ازدواج داد و محمد پذیرفت. زمانی که حضرت محمد (ص) در چهل سالگی به مقام پیامبری رسید، خدیجه (س) و حضرت علی (ع) اولین کسانی بودند که به او ایمان آوردند. پیامبر (ص) سه سال پنهانی مردم را به دین اسلام دعوت کرد، سپس از طرف خداوند وحی رسید که دعوت خود را به صورت آشکار اعلام کند. کتاب حاضر اولین کتاب از سلسله «کتابهای زندگی چهارده معصوم (ع)» است که در آن بخشهایی از زندگی حضرت محمد (ص) با نثری ساده برای گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.