خورشید کجا رفته؟ خرس کوچولو و وینی
داستانهای کوتاه
کتاب مصوّر حاضر دربردارندة دو داستان برای گروه سنّی (الف) و (ب) است. در داستان «خورشید کجا رفته» آمده: یک روز صبح زود، کیتی که از خواب بیدار شد، دید که خورشید در آسمان نیست. با خودش فکر کرد که خورشید گم شده است. کیتی که دیده بود خورشید یک چیز قرمز رنگ است، سیبی را در خانه پیدا کرد و پیش مادرش برد و به مادرش گفت که این خورشید است. من چطور آن را سر جایش بگذارم. مادر از حرف کیتی خندهاش گرفت. کیتی هرچه به دنبال حورشید گشت، آن را پیدا نکرد. تا اینکه بالاخره خورشید از پشت ابرها بیرون آمد و کیتی بسیار خوشحال شد.