نقاب روشنگری: زرتشت نیچه
نیچه، فریدریش ویلهلم، 1844 - 1900م. چنین گفت زرتشت - نقد و تفسیر / فلسفه آلمانی - قرن 19م.
سخنوری نیچه هنگامی که اکثریت را مخاطب قرار میدهد، لحنی زمخت، گزافهگویانه و اغراقآمیز به خود میگیرد تا آنها را به اقدامی انقلابی تحریک کند. اما هنگامی که روی سخنش با اقلیت است، سبکی ظریف و پیراسته را برمیگزیند و به پنهانسازی در زیر نقاب سخنوری و هنر میپردازد و به اصطلاح، نقابِ روشنگری بر چهره میزند. به عقیدة نویسندة کتاب حاضر، این کاری است که نیچه از افلاطون آموخته است، اما به عقیدة وی این راهکار همواره محکوم به شکست است. بخش اعظمی از کتاب حاضر مشتمل است بر نوعی ارزیابی فلسفی از آموزههای پختة نیچه به ویژه آموزة زرتشت وی و نیز گشودن پیچیدگیهای نهفته در استدلالهای نیچه. نویسنده، تفسیر خود را جز در مواردی نادر بر پایة تأمل در متون خود نیچه بنا نهاده است و مقایسههایی کوتاه میان نکتههای همانند یا همگون نیچه با دیگر فیلسوفان از جمله افلاطون، کانت، هگل و هایدگر را نیز در کتاب گنجانده است. برخی از عنوانهای مطالب کتاب عبارتاند از: پس از مرگ؛ دربارهی درخت بزواز کوه و دربارة دوست.