آقا بودوقک به شهر موسیقی میرود
موسیقی - داستان / داستانهای تخیلی
«آقابودوقک»، خیلی دوست دارد جهانگردی کند و همه جا را ببیند. او با «پلیکان» مهربانی دوست است. پلیکان اینبار او را به شهر موسیقی میبرد. او در راه قورباغهای پیدا میکند و او را هم با خودش به شهر موسیقی میبرد. آقابودوقک از کنار یک فروشگاه لوازم موسیقی میگذرد و مجذوب صدای پیانو میشود، چند لحظه بعد دو نفر پیانو را خریداری و پشت یک ماشین میگذارند، آقابودوقک از فرصتی استفاده میکند و سوار ماشین میشود تا با آنها همسفر شود و...