حس مبهم عشق
داستانهای فارسی - قرن 14
«سروناز» و دخترعمهاش، «سارا»، در نهایت بازیگوشی و شیطنت دوستان خوبی برای هم هستند. آنها هردو از دوری «سینا» برادر سارا خوشحالاند. زیرا حوصلة امر و نهیهای او را ندارند. در فاصلة دو ماهی که پدر و مادر سروناز به اسپانیا میروند، سینا نیز فارغالتحصیل شده و به خانه برمیگردد و امر و نهیهای خود را شروع میکند. سارا مطیع برادرش سینا است؛ اما سروناز در مقابل امرونهیهای او گستاخ است. این احساس بیتفاوتی و عصبانیت سروناز و سینا نسبت به هم، در طول مدت کوتاهی به عشق و علاقة واقعی تبدیل میشود و آنها را به سعادتی عظیم میرساند.