سبد سفارش شما خالی است!

اصل دارا شدن غیرعادلانه یکی از اصول حقوقی است که در تمام نظام‌های حقوقی معاصر مورد پذیرش قرار گرفته است و بر اساس آن نباید به هیچ‌کس اجازه داده شود که به زیان دیگری و بر خلاف انصاف، به دارایی خویش بیافزاید و یا این که نفعی را به دست آورد. نگارنده در این تحقیق از لحاظ نظری اثبات می‌کند که این اصل می‌تواند با همان ارکان و شرایطی که حقوق خصوصی برای آن در نظر گرفته است وارد حقوق بین‌الملل شود و در زمره‌ی منابع این رشته از حقوق قلمداد گردد. و از نظر عملی و جنبه‌ی اثباتی موضوع، با استناد به قضایایی واقعی نشان می‌دهد که این اصل عملا وارد حقوق بین‌الملل شده است. وی در خلال مباحث کتاب در صدد پاسخ‌گویی به اشکالات و انتقاداتی است که از سوی برخی حقوق‌دانان مخالف اجرای این اصل مطرح شده است. به زعم وی: مقررات و قواعد سنتی‌ای که در خصوص مسئولیت دولت‌ها وجود دارد ما را از اجرای این اصل مستغنی نمی‌سازد و به هر حال پاره‌ای از اختلافات بین‌المللی را تنها به کمک این اصل می‌توان حل و فصل نمود. پاره‌ای از موضوعات کتاب عبارت‌اند از: امکان عملی اجرای اصل منع دارا شدن غیر عادلانه، اصل منع دارا شدن غیر عادلانه در آرای بین‌المللی، اصل منع دارا شدن غیر عادلانه و مساله‌ی جانشینی دولت‌ها، و ویژگی‌ فرعی و احتیاطی بودن دعوای دارا شدن بلاسبب.