وقتی خیلی کوچولو بودم
مجموعه چند داستان کوتاه طنزآمیز برای کودکان با صفحات رنگی و مصور در این کتاب فراهم آمدهاست. وقتی خیلی کوچولو بودم، من و آینه، راز، دوست درختها، درخت لاغر، تلفن شلنگی، کوچه و ... برخی عناوین داستانهای کتاب است. برای نمونه در داستان " نقاشی" میخوانیم: "من توی دفترم نقاشیهای قشنگی کشیدهام. پدرم دفتر مرا نگاه میکند و بعد میگوید: " من در بچهگی سختی زیاد کشیدهام." من هرچه فکر میکنم، بلد نیستم بکشم. حتما پدر خیلی دانا بوده که سختی زیاد کشیدهاست.