شبح کوچولو
داستانهای آلمانی - قرن 20م.
شبح کوچولوی سفید هر شب در شهر و گرداگرد آن میگردد. او مهربان و بیآزار است، اما آرزو دارد که روز را ببیند. از سر اتفاق در روز بیدار میشود و نور خورشید او را سیاه میکند. حضور او در روز، شهر را در شگفتی و اتفاقات خارقالعاده فرو میبرد. همه از شبحی سیاه سخن میگویند و ترس و وحشت سراسر شهر را فرامیگیرد. داستان تخیلی حاضر به شرح وقایع پس از سیاه شدن شبح کوچولو در شهر اختصاص یافته است.