امدادگری که از آمپول میترسید: مجموعه خاطرات کوتاه رزمنده دوران دفاع مقدس محمدحسین رهآموز
جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - خاطرات / رهآموز، محمدحسین، 1336 - خاطرات
کتاب «امدادگری که از آمپول میترسید»، مجموعه خاطرات کوتاه رزمنده دوران دفاع مقدس «محمدحسین رهآموز» است که توسط او و «سمیه عطاردی»، نوشته شده است. این کتاب بخشی از خاطرات «محمدحسین رهآموز» و همرزمانش در اولین اعزام بسیجیان بجنوردی به جبهه در سال 1359 است که صحنههای تلخ و شیرین دفاع مقدس را با هم تجربه کردهاند. در قسمتی از متن کتاب «امدادگری که از آمپول میترسید»، میخوانید: «به دلیل گزارشهای ستون پنجم و بمبارانهای مکرر دشمن، بچهها مجبور بودند هر یکی دو روز یکبار محل استقرارشان را عوض کنند. محل استقرار بچهها غالبا توی مدارس بود کمکم از این همه جابهجایی حوصله بچهها سر رفته بود. علیاصغر در حالی که سروصورتش را با چفیه خشک میکرد، گفت: باید فکری کنیم. دیگه خسته شدیم از بس جامونو عوض کردیم...». شایان ذکر است در این کتاب برخی از خاطرات با چاشنی طنز همراه است. همچنین در این کتاب از اسامی «احمد ازهدی»، «عظیم حریری»، «امیر رحمتی»، شهید «ابراهیم رمضانی»، «مجید فیروزهمقدم»، «امراله فیاض»، «حمید و عبدالرضا کاملی»، «احمد محقر»، «عباس یاهوئیان»، «مسعود ناهید»، و «رشید محمدی» نام برده شده است.