تقاص برادری
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی است که با بهره از مؤلفههای بومی به روایت زندگی افرادی میپردازد که در گیرودار زندگیشان دچار حـب و بغضاند و حـکایت خوشیها، ناخوشیها، خرافهها و اعتقاداتـشان را به نمایش میگذارند. این رمان به شرححال مردمانی میپردازد که به گذشته خود میبالند و در حسرت آن نیز به سر میبرند. مردمانی که امروزه دچار دگردیسی شدهاند؛ قصه برادرهایی که برادر بودهاند و اکنون تقاصش را میپردازند. در بخشی از رمان میخوانیم: «یادش نمیآید برای مدت طولانی جایی ایستاده و لباس نو تنش بوده. تا جایی که میداند و یادش میآید سالی یکدست لباس بیشتر نخواسته برایش بخرند. از ول گشتن در خیابانها هیچگاه خوشش نیامده است. پدرش بارها به او گفته هرکس سر کوچه بایستد و دید بزند همه مردم فکر میکنند او لاتی آسمانجل است».