صحنههای بوف کور پشت گلی
داستانهای فارسی - قرن 14 - تاریخ و نقد / هدایت، صادق، 1281 - 1330. بوف کور - نقد و تفسیر
در کتاب «بوف کور پشت گُلی»، داستان «بوف کور»، براساس برداشت مؤلف، صحنهبندی میشود. ایشان مانند نقاشی وسواسی و کجسلیقه، روی حقیقیِ «بوف کور» را پس از 70سال، پیش چشم مخاطب قرار میدهد و به قولش بر پیشبینی «هدایت»، (میخواهد کسی کاغذپارههای مرا بخواند، میخواهد هفتادسال سیاه هم نخواند (ص47، بوف کور، نشرهدایت، 1383))، صحه میگذارد. در بخش دیگر کتاب، «رؤیای وهمی» (نویسنده)، رؤیایی سهبُعدی از، تعبیر حقیقی- حرکتی خود از روایت «بوف کور» را با جزئیات، ارائه داده است. در کتاب «بوف کور پشت گُلی»، صحنههای کتاب «بوف کورِ» هدایت با همان تعبیر، قاببهقاب در سه قسمت میآید. اِشراف واقعگرایانه وی به حدی است که حتی شبهای قبل و حتی دوران کودکی «بوف» را، به تصویر میکشد و در قسمت صفر کتاب، بیان میدارد. ایشان، نهتنها درک حقیقی «بوف کور»، روایتی که مانند شعر فارسی تعبیر دوگانه حقیقی و غیر حقیقی دارد را دشوار میداند، همچنین به رشته تحریر درآوردن چنان اثری را تردستی میشمارد.