یک روز از خاطرات طلایی
داستانهای حیوانات
کتاب مصور حاضر، حاوی داستانی تخیلی دربارة حیوانات است که برای گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است. در این داستان میخوانیم: خانم مرغه به همراه جوجههایش؛ طلایی، حنایی و نعنایی به گردش میروند. طلایی که بازیگوش است از همه عقب میماند. او مادرش را گم میکند، اما در جنگل با حیوانات دیگری آشنا میشود و برخی کارها را تجربه میکند. در پایان «کلاغ» او را به مادرش میرساند. جوجة طلایی قول میدهد که دیگر از مادرش جدا نشود. کودکان با خواندن این داستان میآموزند که هنگام گردش نباید از مادر یا پدرشان جدا شوند، چون امکان دارد گم شوند.