الاغ و گرگ احمق
مجموعة حاضر که برای گروه سنی کودک و نوجوان تنظیم یافته، حاوی دو داستان کوتاه با عنوانهای «الاغ و گرگ احمق» و «کلاغی که گول خورد» است. در پایان هر داستان نیز نتیجة اخلاقی مورد نظر، تحریر گردیده است. لازم به ذکر است این مجموعه با تصاویر مرتبط با متن همراه است. در داستان الاغ و گرگ احمق میخوانیم: الاغی در علفزاری میچرید که ناگهان گرگ گرسنهای به طرف او آمد و غرشکنان گفت: «ای الاغ تو امروز ناهار منی» الاغ که خود را به لنگی زده بود، از گرگ خواست تا ابتدا چوبی را که به پای او فرو رفته درآورد، تا هنگام خوردن الاغ، چوب در گلوی گرگ گیر نکند. گرگ هم قبول کرد، اما به محض آن که گرگ پایش را گرفت الاغ لگد محکمی به او زد و دندانهای گرگ همه در دهانش ریخت و افسوسکنان گفت: «حیف! نمیبایست پایش را معاینه میکردم».