تعبیر خواب
در سومین شماره از این مجموعه، مادر حمید (راوی داستان) خواب میبیند که همسرش فوت کرده است. او پس از بیداری، خواب خود را برای خواهر شوهرش ـ عمهخانم ـ تعریف میکند. عمهخانم نیز تغبیر این خواب را عمری طولانی میداند. زمانی که خبر این خواب به گوش جعفرآقا ـ مغازهدار محله ـ میرسد او خاطرنشان میسازد: "تعبیر خواب مردن چهل شب وقت داره، اگه تعبیر نشد، زندگانی دوبارهی انسان، آغاز میشود". این در حالی است که راوی قبلا خواب مرگ جعفرآقا را دیده بود. در پایان داستان نیز در حالی که چهل روز از خواب راوی میگذرد جعفرآقا میمیرد.