ماهی به سرفه افتاد
داستانهای تخیلی
یک روز چیزی به برکه ریخت و برکه حالش بهم خورد. ماهی و کلاغ و لاکپشت نیز بیمار شدند، میوههای درخت توت ریخت و بز ننه«گلی» هم دیگر شیر نمیداد. ننهگلی پس از جستوجوی بسیار دریافت جوی کثیفی مملو از زباله و آلودگی به برکه میریزد که زبالههایش را خود در آنجا ریخته است. از آن پس ننهگلی دیگر آشغالهایش را زیر خاک دفن میکرد و کمکم حال برکه و همة حیوانات خوب شد. کودکان گروه سنی «ب» در این کتاب در قالب داستان میآموزند که زباله و آلودگیهای دیگر، نباید به برکه راه پیدا کند و آنها باید زبالههایشان را در جای مناسبی قرار دهند تا از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کنند.