فرازهایی از زندگی انیشتین با تلفیقی از فرهنگ ایرانی
آلبرت اینشتین (1879-1955 میلادی) ـ دانشمند برجستهی فیزیک نظری ـ در آلمان متولد شد و دوران تحصیل خود را در مونیخ، آرا و (سوئیس) و زوریج گذراند و در 1905 به تابعیت سوئیس درآمد. در همین سال سه مقاله منتشر کرد که هریک پایهی شعبهی جدیدی در علم فیزیک گردید. در یکی از آنها نظریهی کوانتوم را در توجیه پدیدهی نور در برق به کار برد. مقالهی دوم در باب رابطهی جرم و انرژی بود که اساس محاسبهی انرژی اتمی است. مقالهی سوم به عنوان روان برق اجسام متحرک، مشتمل بر نظریهی نسبیت (خاص) بود که اسم انیشتین به آن پیوسته است. در 1909 استاد فیزیک نظری در دانشگاه زوریخ شد. در 1913 عضو آکادمی علوم پروس در برلین گردید. در 1914 استاد فیزیک نظری در دانشگاه برلین شد و بار دیگر به تابعیت آلمان درآمد. در همان سال به مدیریت موسسهی فیزیکی کایزر ویلهلم در برلن منصوب گردید و هر دو سمت را تا سال 1933 داشت. اینشتین زندگی آرامی داشت. موسیقی کلاسیک را بسیار دوست میداشت و خودش ویولن مینواخت. به دموکراسی معتقد بود. نسبت به مظلومین سیاسی و اقتصادی شفقت فراوان داشت. طرفدار نهضت صهیونی بود و پس ازمرگ وایزمن (به سال 1952) ریاست جمهوری مملکت اسرائیل به او پیشنهاد شد، اما نپذیرفت. وی اگرچه ثروتی نداشت، به پول اهمیتی نمیداد. کتاب حاضر تلخیصی است از کتاب "زندگی انیشتین، تاریخ سیاسی و اجتماعی دوران او" با ترجمهی حسن صفاری، که به همراه مطالبی پراکنده از کتاب "دنیایی که من میبینم" نوشتهی آلبرت اینشتین و ترجمهی فریدون سالکی، همچنین مطالب دیگری از کتاب یادداشتهای قاسم غنی به چاپ رسیده است.