گلهایی که در جهنم میرویند
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان «گلهایی که در جهنم میروید»، مربوط به سالهای آخر سلطنت رضاشاه است، این کتاب به عنوان انتقادیترین اثر «محمد مسعود»، داستان زندگی شخصی آزادمنش و هرجومرجطلب را روایت میکند که بعد از اتمام تحصیلاتش در اروپا به ایران بازمیگردد، اما خفقان حاکم بر جامعه آن دوران را تحمل نکرده و خودکشی میکند. شما با خواندن این رمان خواهید فهمید که محمد مسعود با دیدی منفی به اصلاحات و تحولات دوره رضاشاه مینگرد. زیرا او معتقد است که اصلاحات و سازندگیهای آن دوران ویرانی سایر مظاهر اجتماعی را به دنبال خود داشت. محمد مسعود در این کتاب، قصد دارد با مقایسه قیدوبندهای حاکم بر شرق و آزادیهای متداول در غرب تصویری از ایران آن دوران را برای شما ترسیم کند. او با بیانی تندوتیز میخواهد تا اخلاق و روحیات آدمها، استبداد و خرافات مردم آن زمان را به باد انتقاد گیرد. درحقیقت رمان «گلهایی که در جهنم میروید»، به گلهایی (نظیر شخصیت اصلی این داستان) اشاره میکند که در جهنمی که رضاشاه ساخته به آسانی پرپر میشوند.