در جستوجوی دلتورا: دریاچه اشک
داستانهای استرالیایی - قرن 20م. / جادوگری - داستانهای کودکان و نوجوانان
کتاب مصوّر حاضر، با موضوع تخیلی و ماجراجویانه، دومین شماره از مجموعة «در جستوجوی دلتورا» و مناسب برای نوجوانان است. ارباب سایهها به سرزمین «دلتورا» حمله کرده و با کمک جادو و ایجاد وحشت مردم را به اسارت در آورده است. گوهرهای گرانبهای کمربند جادویی «دلتورا» تنها وسیلهای است که میتواند سرزمین «دلتورا» را از ظلم اهریمن نجات دهد. گوهرها دزدیده شدهاند تا راه را برای حمله ارباب سایهها هموار کنند. گوهرها در سرتاسر سرزمین، در مکانهای وحشتناک و تاریک پراکنده هستند. «لیف» پسر شانزده ساله، به اتّفاق «باردا» و دختری به نام «جاسمین» به مأموریت میروند تا هفت سنگ گمشده کمربند جادویی دلتورا را پیدا کنند، آنها یاقوت زرد را که نشانة وفاداری است پیدا کردهاند. برای پیدا کردن سنگ دوم، آنها میبایست از سرزمینی به نام دریاچة اشک عبور کنند که قلمرو هیولای جادوگری به نام «تاگان» است. این سه در سفرشان با انواع حیله، خیانت و خطر مواجه میشوند، امّا سرانجام جادوی او را باطل میکنند. و مردم شهر «رالاد» و «در» را از نفرین او آزاد میسازند و همچنین دومین سنگ، یعنی یاقوت سرخ، که نشانة شادی است را نیز پیدا میکنند.