الاغ خاکستری
داستانهای اخلاقی
این داستان مصور و رنگی از بوستان سعدی برای گروه سنی "ب "بازنویسی شده است .حکایت درباره مرد کشاورزی است که به شدت از الاغش کار میکشد تا این که الاغ میمیرد ;اما مرد باغبان که حاضر نیست بپذیرد الاغ از شدت کار جان داده، فریاد میکشد که الاغش را کشتند .پس از آن، سر الاغ را از دیوار باغ آویزان میکند تا مانع چشم زخم شود زیرا معتقد است که الاغش بر اثر چشم زخم مردم مرده است .در این حال، همسایه باغبان میگوید اگر از الاغ بیچاره کمتر کار میکشیدی، او را از دست نمیدادی .