سعی کن دختره را پیدا کنی
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
«هاینی»، ستوان کارآگاه با چانه لاغر، غُرغُرو و زیاد از حد کُند، مسئولیت پروندهای را میپذیرد که «استیو اسکالا»، سارق بانک «گریت بندِ کانزاس» در آن دست دارد. او به دنبال شخصی به نام «بیولا» است». هاینی با دنبال کردن سرنخها به دفتر آقای «مونتگومری» میرسد که نگهبانش با چاقویی در دست روی زمین افتاده است، در این مسیر «کارمادی» یک کارآگاه سرسخت هم به هاینی میپیوندد. پیدا کردن یک اسلحه و یک لکه روغنی در کشو میز دفتر آقای مونتگومری شروع ماجراست و... .