نان غربت
داستانهای فرانسه - قرن 20م.
«هانری ترویا» (نویسنده) در این داستان یک زندگی پرفراز و نشیب را روایت میکند و میآموزد که غربت در نزدیکی ماست. «پیر»، ارباب خانه یک هرسکار را استخدام کرده است تا درخت زیرفون را هرس کند، «میگل»، باغبان و نگهبان خانه نمیتواند درک کند که چگونه اربابش برای این کار که او میتوانست انجام دهد، هرسکار آورده است. «ماریا»، همسر میگل با کار ارباب موافق است. پس از پایان کار «پیر» به مطبش میرود؛ اما با ورود «آملیای» 12 ساله و «فردریک» 10 ساله، نبود درخت زیرفون آزاردهنده میشود و ...