خانه اوهام
داستان کتاب در حدود 12 قرن قبل از میلاد مسیح اتفاق میافتد. "رامسس سوم"، دومین پادشاه سلسلهی بیستم فراعنه در آخرین فرمانروای بزرگ امپراطوری جدید پیکارهای متعددی انجام میدهد و طرحهای عمرانی عظیمی را راهاندازی میکند. در این زمان "طو" دخترک روستایی کوچک با چشمان آبی، رویای افقهایی دیگر و سواحلی دیگر را در سر میپروراند؛ به جز آن قسمت نیل که روی آن متولد شده است. او ناراضی از سرنوشتی که از پیش برایش در نظر گرفته شده به کمک برادرش و پنهان از نگاه پدر و مادرش، خواندن و نوشتن میآموزد و هم چنین گوشهای از علم پزشکی را از مادرش که قابله بوده، فرا میگیرد. بر حسب اتفاقاتی که پس از این رخ میدهد، "طو" توسط فرعون تبعید میشود و در آن جا در معرض خطر توطئه چینان قرار میگیرد. اما او یاریرسانی قدرتمند دارد. "کامن" جوان که به طرزی غریب نسبت به او احساس نزدیکی میکند، در صدد برمیآید تا یاریاش کند....