در انتظار تاریکی، در انتظار روشنایی
داستانهای چک - قرن 20م.
«پاول» فیلمبرداری است که در خصوص موضوعات و اتفاقات مختلف فیلم میسازد. یک بار او را از محل کارش به اتاق عمل فرستادند تا از جراح ارشدی که قرار بود جایزة حکومتی بگیرد، فیلمبرداری کند. در اتاق عمل توجهش به زن جوانی که ابزار را به جراح میداد، جلب شد. اما صورت او در پس ماسک پنهان بود و فقط چشمهای آبی تیرهاش مشخص بود. نام او را از پرستار دیگری، «آلبینا» شنید. این اسم او را به یاد گذشتهاش میانداخت. بعد از عمل سعی کرد با او صحبت کند، اما اجتناب آلبینا مانع شد. مدتی بعد در صف اسکی دوباره یکدیگر را دیدند و آشنایی بیشترشان باعث شد تا پاول تصمیم بگیرد زندگی جدیدی را آغاز کند. رمان حاضر اثر «ایوان کلیما» داستاننویس معاصر چک است.