باروس بابا (قصه برای بچهها)
داستانهای کودکان و نوجوانان / داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14 - ادبیات کودکان و نوجوانان / داستانهای اجتماعی
کتاب حاضر، دربردارندة دو داستان، با عنوان «باروس بابا» و «دوالک پا» با موضوع اجتماعی است و برای کودکان و نوجوانان تهیه شده است. در خلاصة داستان «باروس بابا» آمده است: در روستایی، ابر سیاه و نقرین شده سایه گسترده، امّا نمیبارید. قحطی بر آن روستا آمد و همه را هراسان کرد. تدبیر مردان و تلاشهای آنان برای جنگیدن با ظلمتِ ابر سیاه بینتیجه ماند. بچّههای پاک و معصوم، وقتی اوضاع را اینچنین دیدند به دیدار معلّم دنیا دیده و تجربه کردة روستا «باروس بابا» رفتند. باروس بابا ضمن یاد دادن آنها به حرمتگذاری به زمین، و رفع رذایل اخلاقی، طریقة بارانیدن ابر تیره را یاد داد. بچّهها طبق گفتة باروس بابا هیزم بسیاری فراهم کرده و شب هنگام آن را آتش زدند و فردا شاهد بارش باران از ابر سیاه و رفع تیرگی آن شدند و این در حالی بود که دیگر باروس بابا زنده نبود تا ثمرة نصایح خود را ببیند.