سام و شکوه پارسیان
پدر "سام" به صورتی بسیار عجیب به اسارت موجودات ساکن سیارهای دیگر درآمده و این واقعه باعث ناراحتی فرزندش گردیده است. سام که خود شاهد این ماجرا بوده، حاضر به هیچ توضیحی نیست و روزهایش را با دلتنگی در کنار مادرش سپری میکند؛ تا این که شبی پیرمردی اسرارآمیز وارد اتاقش شده و او را به سفری عجیب میبرد. پیرمرد سام را به غارهای عجیبی برده و در آنها جواهرهای فراوانی را به وی نشان میدهد. او در تمام صحبتهایش با پسر نوجوان از ماوراءالطبیعه و از بندگی خالصانه برای خداوند سخن میگوید و او را با ناشناختههای بسیاری در زمین و نیز تمدنهای بسیار پیشرفتۀ انسانهای پیشین آشنا و سرانجام خویش را "کیومرث"، اولین انسان آفریده شده در اساطیر ایرانی، معرفی میکند. او برای "سام" از اولین دقایق آفرینش خویش و نیز تلاشهای شیطان یا همان اهریمن به یاری دیوها برای از بین بردن وی یا حتی منحرف ساختن او از راه راست سخن میگوید. اما کیومرث تمام عزم خویش را به کار گرفته تا بندۀ واقعی خداوند باشد و به همین دلیل برگزیده و جاودان میشود.