خداحافظ، شهر من
داستانهای فارسی - قرن 14
شخصیت اصلی داستان، جوان ماهیگیری است به نام "مانی "که در شهر انزلی زندگی میکند .او عاشق "مولود "دختر همسایهشان است ;اما پدر مولود که همیشه مانعی بر سر راه ازدواج آنهاست، دخترش را به اجبار به عقد مردی دیگر در میآورد .پس از آن، مانی که در عشق شکست خورده بیشتر وقت خود را روی دریا میگذراند و در این زمان با تاجری از اهالی آذربایجان به نام "شمیس "آشنا میشود .تاجر، هنگامی که از سرگذشت مانی باخبر میشود او را در مقام مشاور مالی خویش به فرنگ میبرد .سرانجام مانی پس از هفت سال به زادگاه خویش باز میگردد و ....