چتر فرشته
داستانهای اجتماعی
کتاب مصور حاضر، داستانی اجتماعی است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: ««فرشته» یک چتر رنگی داشت. یک چتر صورتی با گلهای درشت آبی و قرمز! «فرشته» خیلی دلش میخواست که زودتر باران ببارد. دوست داشت چترش را باز کند و زیر باران بایستد و صدای بارش باران را بشنود. اما فصل پاییز هنوز شروع نشده بود. مادربزرگ فرشته، دو گوشواره قشنگ و این چتر را از شهر مشهد برایش آورده بود. روی هر گوشواره، یک نگین گرد بود؛ یک نگین سبز و درشت. فرشته یک خواهر هم به نام «سارا» داشت که از «فرشته» بزرگتر بود. مادربزرگ، برای او هم یک روسری و یک چادر قشنگ آورده بود».