اشتیاق
"فریدون فرهی "که دخترش، "فرشته "را به خانوادهای بدون فرزند بخشیده، در زمان جنگ، همسر و فرزندان خود را از دست میدهد و عاقبت دچار ناراحتی روانی میگردد .او پس از سالها، بدون این که خود را به "فرشته "معرفی کند، به دیدار او میرود و در پی آن، باخبر میشود که پدر خوانده "فرشته "دچار بیماری قلبی است .او برای آرامش "فرشته"، قلب خود را به پدر خوانده او میبخشد و ...