داستانهای جادو و جادوگری
در داستان گربة جادوگر، «اسکیبل» گربهای است که به باغ «مالی مرتلز» رفته است، مالی مرتلز، هیچ دوست صمیمی ندارد، چون خانمهای روستا علیه او بدگویی کرده بودند و او را در جمع خود راه نمیدادند. مالین تمام حرفهایش را با اسکیبل میزد و او که یک گربه معمولی نبود، تصمیم گرفت نظر همة پیرزنهای «ویتن گرین» را نسبت به او تغییر دهد. بنابراین شبهنگام با جاروی دستی مالی به ملاقات آنها رفت. بعد از آن پیرزنها با گربههایی شبیه اسکیبل به دیدن مالی میآمدند. مالی دریافت که اسکیبل یک گربة معمولی نیست و جادوگر است. او با اسکیبل روی دستة جاروی دستی به ویتنگرین رفت و در شهر به گردش پرداخت. از آن پس مالی دوستان زیادی داشت و بعضی از جادوها را نیز فراگرفت. مجموعة حاضر مشتمل بر هفت داستان کوتاه با موضوع «جادو و جادوگری» تحت این عناوین است: کاریوس کوین؛ خطرناکترین و ترسناکترین جادوگر جهان؛ جادوگر شمارة 49؛ طلسم کریسمس؛ روستای سحرآمیز؛ گربة جادوگر؛ و نخستین طلسمها و جادوها.